|
ثبت نام | بارگذاری تصاویر - تبلیعات اینترنتی | بازیهای اکیپی | فروشگاه اکیپ | جستجو | ارسالهاي امروز | نشانه گذاري انجمن ها به عنوان خوانده شده |
|
ابزارهای موضوع | جستجو در موضوع | نحوه نمایش |
|
![]() |
ســــــبا
![]() |
من:دوست دارم؟ این جمله برای اولین بار به زبون کی اومده؟ به کی گفته ؟
خدا:ریشه این جمله از اونجاس که احساس افریده شد احساس همون لحظه که ادم خلق شد به وجود اومد اولین بار من گفتم به تو به کل عالم من:یادم نمیاد بهم گفته باشی دوست دارم. خدا:گفتم نشنیدی........وقتی چشماتو باز کردی و دیدی دورو ورت شلوغه گفتم دوست دارم پس میسپارمت دست ادمایی که دنیاشون شی .وقتی اولین بار روی پاهات وایسادی گفتم دوست دارم واسه همین یادت میدم برای وایسادن فقط به پاهات اعتماد کنی تا اخر رو پاها خودت وایسی وقتی نوشتی بابا اب داد گفتم دوست دارم واسه همین یادت میدم تو الفبا ی زندگی روزی میاد که دیگه بابایی نباشه یاد میدم بنویسی بدون بابا هم اب هست هم نان خودم پیدایش میکنم وقتی فراموشم کردی گفتم دوست دارم حتی اگه فراموش کرده باشی عاشقتم عاشق که شدی گفتم دوست دارم پس بهت عشق میدم تا بفهمی چه حالی دارم وقتی بهم لبخند میزنی وقتی افتادی زمین گفتم دوست دارم واسه همین دستت رو میگیرم حتی وقتی زمین میخوری چشمات منتظر دستای من نباشه وقتی غصه دار شدی گفتم دوست دارم واسه همین دعارو گذاشتم جلو راهت تا با من دردو دل کنی حتی وقتایی که منو واسه دردو دل مناسب ندیدی من شنیدم دوستت دارم تو تمام لحظاتت با من و بی من و بهت یاد میدم دوست داشتنو خدا داد میزند .........گوشهای تو سنگین است......دوستت دارم هارا بشنو
__________________
بکستر(جک لمون): آینه... شکسته. فرن کوبلایک(شرلی مک لاین):آره، میدونم. اینجوری دوسش دارم. همونجوری منو نشون میده که احساس میکنم! The Apartment-1960 |
![]() |
![]() |
افرادی که با این نوشته حال فرمودند:
|
افرادی که با این نوشته حال فرمودند:
|
ســــــبا
![]() |
من :خدا دلم یه دنیا گرفته خدا:از کل دنیا گرفته یا به اندازه ی یه دنیا گرفته<؟
من:جفتش هم از کل دنیا گرفته هم یه دنیا گرفته خدا : بچه که بودی بهتر از پس دلتنگیات بر میو مدی من:مگه چیکار میکردم خدا:کل صفحه رو زرد می کردی و خودتم میکشیدی وسطش. یادت از بابات پرسیدی خدا چه شکلیه اونم گفت شکل نداره فقط نوره یادت؟ من:یادم هر وقتم دلم میگرفت این نقاشیو میکشیدم همه میگفتن این چیه کشیدی ادم که نباید خودشو تنها بکش خداهيچ کس نفهمید تنها نبودی و معنی نقاشیت اینه که تو بغل منی من:اره کسی نفهمید خدا:هر وقت دلت گرفت چشمات و ببندو بیا تو بغل من من انقدر فشارت میدم که تمام غصه ها از دلت بیان بیرون من:یادم رفته بود خوب شد یادم انداختی پس چشمام و می بندم ۱ ۲ ۳ خدا:چرا شو نمیدونم ولی اینو میدونم بی دلیل ازم فرار میکنین کافیه فقط چشماتون و ببندید حالا من بگم دلم از کل دنیا گرفته تو میگی چی کار کنم من: اخه چرا خداجون خدا:داد میزنم ادمیزاد بیا طرفم بیا دوست دارم ولی بازم با چشمای باز میرن تو بغل شیطان و دور منو یه خط قرمز میکشن من تنهام خیلی تنها من:خدا خیلیام هستن که باهاتن تا تهش خدا: خیلیا ؟؟؟؟ انقدر محدودند که حتی رقمش به ۳۱۳ تا نرسیده که بهترین مخلوقمو بفرستم میونشون. من:حالا بگم دلت گرفته چی کار کنی؟ خدا بگو: من:چشمات و ببند و بیا بغلت کنم البته اگه بتونم فشارت بدم و قابل باشم دل خدا رو از غم پاک کنم خدا:معلومه که می تونی تو کسی هستی که بعد از افریدنت به خودم افرین گفتم
__________________
بکستر(جک لمون): آینه... شکسته. فرن کوبلایک(شرلی مک لاین):آره، میدونم. اینجوری دوسش دارم. همونجوری منو نشون میده که احساس میکنم! The Apartment-1960 ویرایش توسط گندم : 08-05-2013 در ساعت 02:38 PM |
![]() |
![]() |
ســــــبا
![]() |
خودکشی
خدا :سلام کوچولوی من اینجا کجاست که وایسادی؟ من : لبه ی پرتگاه خدا:لبه ی پرتگاه؟ اومدی ستاره هارو ببینی؟ من:نه اومدم ترک کنم این اعتیاد لعنتیو خدا:اعتیاد لعنتی؟؟؟؟ من:اره خدا این اعتیاد مرز بین من و تو من از روی عادت نفس میکشم معتاد شدم به اکسیژن لعنتی میخوام برای همیشه این اعتیاد و کل دنیا رو ترک کنم خدا:میخوای خودت و بکشی؟؟ من:اره خودمو بکشم تا برسم به تو و تموم شه تمام زشتیا تمام سیاهیا خدا:میخوای خودتو بندازیو بمیری و به من برسی؟. من:اره.......... خدا:خوب حالا گوش کن به من همیشه بهت گفتم من طرف اسمونم اگه بخوای خودت و بندازی نمیای تو اسمون میفتی رو زمین به من نمیرسی دور میشی بخوای خود کشی کنی باید سقوط کنی و بیفتی زمین این یعنی دوری میخوای به من برسی؟. من:اره خدا تو بگو چه کنم خدا:پرواز کن ............. من:یادم بده ........... خدا:چشماتو ببند و دستاتو بده به من فقط کافیه روحت و سبک کنی من:چه جوری سبک کنم خدا : کینه و ظلم و غم خیلی سنگینن از روحت جدا کن عشق و محبت میشن بال های تو اشک وزنی نداره میتونی با خودت بیاریش من : پس پرواز کنیم ۱ ۲ ۳ .............. تو لبه ی پرتگاه زندگیتون ۲ انتخاب دارین سقوط و پرواز کدوم بهتره؟ ۱ سقوط =تباهی یا پرواز=ازادی
__________________
بکستر(جک لمون): آینه... شکسته. فرن کوبلایک(شرلی مک لاین):آره، میدونم. اینجوری دوسش دارم. همونجوری منو نشون میده که احساس میکنم! The Apartment-1960 |
![]() |
![]() |
عضو اکیپ
![]() |
اولش رو خوندم گفتم مدل غرغر های منفیه صادق هدایته اما بر خلاف صادق هدایت و سرنوشتی که داشت , نوشته تو خیلی قشنگ تموم شد و ماندن رو بر فرار ترجیح دادی اورین ![]()
__________________
![]() گر درطـلـب گـوهـر کانـی , کانــی ور زنده ببـوی وصل جانی , جانــی القصه حدیث مطلق از من بشنو هر چیز که در جستن آنی , آنــی |
|
![]() |
![]() |
ســــــبا
![]() |
[B]من :يادته بچه بودم هر وقت کار بدي ميکردم بارون ميومد و من تا صبح عذاب وجدان داشتمو با دستمال کاغذي پنجررو پاک ميکردم به خيال اين که اشکاي تورو پاک ميکنم.
خدا:يادمه کنار پنجره ميگفتي خدا جون ببخشيد اصن اندفه حرف بد زدم کار بد کردم فلفل بريز دهنم من :اره تا صبح که بارون بند بياد ميمردمو زنده ميشدم حالا خدا تو هر چي دستمال داري بيار دلم گرفته از خودم که محور بي ارامشيمه از ادمات از زمينت ميخوام تا صبح گريه کنم. خدا:ما اينجا دستمال نداريم اگه دستمال داشتيم که اشکي نميافريدم بزار قطره هاي کوچيکه اشکت سر بخوره رو گونه هات حيفه درياي حرفتو با دستمال خشک کني من دستمال ندارم اما يه اسمون ستاره دارم لب پنجره بشين اولين قطره که بباره از چشات ستاره ّا خبر ميدن اونوقت من تا صبح محکم با عشق بغلت ميکنم و بهت ميفهمونم هستم باهات تا احرش اينو تنهاترين داره ميگه بهت وقتي گريه ميکنم پنجره که باز ميشه باد اشکاي صورتمو خشک ميکنه جاي بوسه هاي خدارو رو صورتم حس ميکنم کاش اونقدر که اون با من بوود منم باهاش بودم کاش لياقت سجده ي فرشته هارو داشتم کاش مثل يه جنين کوچيک که از وجود مادرش تغذيه ميکنه از وجودش نغذيه ميکردم کاش ادماش برام مهم نبودن /B]
__________________
بکستر(جک لمون): آینه... شکسته. فرن کوبلایک(شرلی مک لاین):آره، میدونم. اینجوری دوسش دارم. همونجوری منو نشون میده که احساس میکنم! The Apartment-1960 ویرایش توسط گندم : 08-09-2013 در ساعت 04:48 AM |
![]() |
![]() |
افرادی که با این نوشته حال فرمودند:
|