منم مجبورم برم باغ تا از کل فک و فامیل که مثل قوم تاتار خراب میشن سرم و کل زحمتایی که تو این یک سال تو باغ کشیدم رو هدر بدن پذیرایی کنم .
__________________
حالم گرفته از این شهر...
که ادم هایش همچون هوایش...
ناپایدارند...
گاه انقدر پاک که باورت نمی شود...
گاه ان چنان الوده که نفست می گیرد...
|