|
ثبت نام | بارگذاری تصاویر | بازیهای اکیپی | فروشگاه اکیپ | جستجو | ارسالهاي امروز | نشانه گذاري انجمن ها به عنوان خوانده شده |
![]() |
|
ابزارهای موضوع | جستجو در موضوع | نحوه نمایش |
![]() |
|
S-A-B-A
![]() |
داشتم ميرفتم استخر خب 2 شنبه ها زنونه بود منم چون هميشه ميزفتم اشنا شده بودم ديگه از اون هفته دوشنبه مردونه شده بود بعد منم نميدونستم نگفته بودن خب اون كسيم كه اونجا ميشينه نظارت ميكنه نبود منم رفتم تو استخر
![]() ![]() بعد ديدم يه اقاهه جيغ ميزنه خانم برو بيرون البته چند نفريم اصرار داشتن من بمونم ![]() من كه هنگ كرده بودم اومدم بيرون يه عالمم دعوام كردن خوشحال رفتم به سوي خونه ديدم همه با تعجب منو نگاه ميكنن به رو خودم نياوردم بعد رسيدم به يه مغازه از اينش ديدم دكمه مانتومو كلا نبستم و كل راهو با اين وضع افتضاح اومدم رفتم خونه خوابيدم كه بيشتر تر نزنم ![]()
__________________
باورت گر بشود گر نشود |
![]() |
![]() |